نازک مثل برگ گل
می دونی چقدر دل نازکی برگ گلم؟ می دونی... کوچیکتر که بودی فهمیده بودم اما گفتم تصادفیه و بی خیال شدم اما این چند روز مطمئن شدم مخصوصا وقتی که به عمد امتحانت کردم. برده بودمت حمام... داشتی آب بازی می کردی و منم سرخوش از دیدن تو واسه خودم زدم زیر آواز،آوازم ریتم تندی نداشت ... یه آواز ملایم... یه بار گفتی ماما... من یه کم آب بهت پاشیدم و همچنان می خوندم دوباره گفتی ماما یه عروسک گذاشتم جلوت اما بازم به صورت نازت نگاه نکردم... بعد از چند لحظه نشستم جلوت تا صورت ماهت رو بشورم دیدم بغض کردی و آروم داری اشک می ریزی... واییییییی خدا، می خواستم خودمو بکشم... بغلت کردم زدی زیر گریه بلند بلند... یهو یادم اومد تو آواز غمگین دوست نداری......
نویسنده :
مامان رادمهر
13:49